ارائه‌ای از تیم ترجمه ایران‌فیلم
IranFilm.Net

 

« Mr.RooH | مترجم : روح الله »

 

دیگه چیه؟

 

می‌خواین بازم بگیرین‌شون؟

 

ببخشید قربان، این راه موقتاً بسته‌ست

می‌تونین از یه راه دیگه برین

خواهشاً درک کنین

بفرمایین

!اما دیرم شده

 

بسته‌ی خیلی مهمیه

...اگه بسته به موقع تحویل داده نشه

فکر می‌کنی کی مسئولیت قبول می‌کنه؟

خیلی‌خب. فقط سریع برین، باشه؟

 

می‌تونی رد بشی

برین

 

...چه روز مزخرفی شده

 

...از صبح همینطوری داره از زمینو آسمون می‌باره

 

!لعنتی

!گندش بزنن

 

!همینطوری داره بد و بدتر میشه

 

"قطار بوسان"

 

...خانم

شرکت‌های اطلاعات آماری نشون میده
.بازار سهام غیر طبیعی هستش

به منظور حفظ موقعیتِ
...خودمون تو بازار سهام

.باید هرچی سریع‌تر یه اقدامی بکنیم

 

بله

ممنون

 

هرچی سریع‌تر انجامش میدم

 

بله

طبق دستورات‌تون انجامش میدم

 

بله، بله

روز خوبی داشته باشین

 

بیا دفترم

 

بله، قربان؟

 

کلِ سرمایه‌مون تو بازار بورس رو بفروش

 

همه‌شون رو؟

آره

 

ریسکش بالا نیست؟

...هنوز می‌تونیم سرمایه‌های اولیه‌مون رو داشته باشیم

...صبر کنیم یه موقعیت بهتری

آقای کیم

 

بله، قربان؟

 

فقط کاری که گفتم رو بکن

 

باید مراقب اتفاقات احتمالی باشیم

 

بله، قربان

 

یه‌چیز دیگه

 

بچه‌های امروزی چه کادوهایی دوست دارن؟

 

فراموشش کن. واقعاً نمی‌تونی پدر خوبی باشی
حتی به کلاس آواز خوانیش نیومدی

می‌دونی که سرم شلوغ‌ـه

می‌تونه تو سئول پیشم بمونه

 

فقط تا بوسان بیارش

!قبلاً به قول‌هایی که دادی پایبند نبودی

 

قرار بود فردا اینجا باشی

 

می‌دونستی؟

چی داری میگی؟

 

حرفت رو باور نمی‌کنم

چطوری می‌تونم بذارم تنها بره؟

پس با خودت بیارش

 

گفت دلش واسم تنگ شده

نمی‌تونم فردا بیام

می‌دونی فردا تولدش‌ـه، مگه نه؟

 

!می‌دونم

 

بذار کمک کنم

ممنون

 

کجاست؟

 

داره تو اتاقش بازی می‌کنه

 

کِی میایم اونجا ؟

 

اما مامان، هنوز با بابا حرف نزدی؟

 

باید برم. بابا اومد

 

ایراد نداره، می‌تونی باهاش حرف بزنی

قطع کردم

 

مامانت زنگ زده بود

 

بهش قول دادم فردا با همدیگه بریم

 

اما قبلش، یسری کارا هست که باید بکنم

سو-آن باید صبر کنی

 

بازش کن

 

گمون کردی یادم رفته؟

تولدت مبارک

 

حالا بازش کن

 

چیه؟ خوشت نیومد؟

 

عین سالِ قبلیه‌ست

 

...پس

چی می‌خوای؟

 

بوسان

 

می‌خوام برم بوسان، پیش مامان

 

اونم فردا

...بهت که گفتم

.وقتی کار بابایی تموم شد، حتماً میریم

نه

فردا

 

همیشه میگی دفعه‌ی بعدی میریم، اما نمیریم

هر اتفاقی بیوفته، فردا میریم

 

بابایی همیشه‌ی خدا کار داره

همیشه همینطوریه

 

دخترت چی گفت؟

 

می‌خواد بریم تعطیلات

 

می‌خواد ببریش بوسان؟

 

آره

 

وقتی رسیدی، باید با همسرت حرف بزنی

 

بری پیشش و با همدیگه بشینین غذا بخورین

مثه دوتا آدم بالغ با همدیگه صحبت کنین

 

،جدا شدن هیچوقت آسون نیست
مخصوصاً واسه بچه‌ها

 

حتی واسه سو-آن هم شده بهش فکر کن

مامان

نمی‌خوام در موردش حرف بزنم

 

همه در مورد گذشته‌ست

 

باشه

 

اینقدر خودتو مشغول کار کردن نکن

 

همیشه نباید سرت تو کار باشه
سو-آن داره بزرگ میشه

 

اونم بهت نیاز داره

 

مراقب خونواده‌ت باش، مخصوصاً سو-آن

 

!یالا، س-آن. اخم‌هات رو باز کن

 

ایراد نداره، ادامه بده

 

!لطفاً سو-آن رو تشویق کنین

 

خیلی‌خب

بله، مامان

 

باشه

 

نه

با باباییم

 

آره، اونجا می‌بینمت

 

سو-آن، چرا آوازت رو تا آخر نخوندی؟

 

تو از کجا می‌دونی؟ تو که نبودی

 

بابا همیشه خبر داره چیکار می‌کنی

 

نگران بودی، درسته؟

 

درست میگم؟

 

آره

 

خودت می‌دونی باید آوازت رو تموم کنی

 

،هر وقت کاری رو شروع کردی
مهم نیست چی میشه، باید تا آخرش رو انجام بدی

 

اینو همیشه یادت باشه

 

وای، نزدیک بودا

 

امروز چه خبره؟

 

سو-آن، حالت خوبه؟
ترسیدی؟

 

...خیلی نزدیک بود

 

باید یه اتفاقی اونجا افتاده باشه، سو-آن

 

تمامی مسافران، لطفاً سوار قطار شوید
قطار بوسان تا دقایقی دیگر حرکت می‌کند

تکرار می‌کنم، قطار بوسان تا
دقایقی دیگر حرکت می‌کند

ببخشید،ایستگاه جنوبی کجاست؟

ایستگاه جنوبی، باید از اون طرف برین

ممنون

 

وایسا، هیو-شی. دستمال گردنت

 

حالا همگی، سکوت رو رعایت کنین و
در حین سفر استراحت کنین، باشه؟

!چشم

 

جین-هی هم اینجاست

 

هی، تو اینجا چیکار می‌کنی؟

یعنی چی؟ منم باهاتون میام دیگه

جدی؟ -
من رهبر تشویق کُننده‌هام -

!این که عالیه

حرف نداره

 

چطورین؟

خوب

 

سلام، سلام -
سلام، جین-هی -

!رد کن بیاد

 

هی، خجالت بکش، این واسه تو نیست

خیلی تُخسی

شاید اگه عاشق پیشه‌ی هم بودیم ازم تشکر می‌کردی و
می‌ذاشتی تو آهنگ گوش دادنت شریک بشم

حتی ممکنه من تختم رو باهات شریک بشم

اوه، خیلی وسوسه‌انگیزه

 

!باهاش شریک شو! باهاش شریک شو

!شریک شو

 

بیا، بخور

 

خدایا، اینو از کجا آوردی؟

زیاد تخم‌مرغ نخور. مشکل‌ساز میشه‌ها

نمی‌خورم

بخورش -
نه، ممنون -

 

آقا، شما تو قطارین؟

آره، ما هم تو قطاریم

خط‌ها از صبح مشغولن

یه مشکلی تو اداره به وجود اومده که
همه رو سراسیمه کرده

 

جدی؟

 

بذار وقتی برگشتم صحبت می‌کنیم

بعد از ناهار بر می‌گردم

بعداً می‌بینمت -
باشه -

 

نمی‌تونه این اتفاق بیوفته

خیلی متأسفم

خواهش می‌کنم منو ببخشید

 

خیلی معذرت می‌خوام

 

!خواهش می‌کنم نذار این اتفاق بیوفته

 

ببخشید؟ -
بله -

 

شما مسئول هستین؟ -
بله -

 

به یه مسافر مشکوکم

کجاست؟

تو دستشویی

 

می‌ترسم که نکنه اتفاقی واسش افتاده باشه

آره، خیلی وقته رفته تو دستشویی

 

معذرت می‌خوام

اجازه بدین یه نگاهی بندازم -
خیلی‌خب -

 

آقا؟

 

آقا؟

 

آقا؟

 

آقا؟

 

آقا؟

 

بلیط دارین؟

 

آقا، بلیط دارین؟

اگه ندارین، باید ایستگاه بعدی پیاده بشین

 

همه مُردن

 

همه مُردن -
چی؟ -

 

هی، دختر کوچولو

 

اگه درست درس نخونی، میشی یکی شبیه اون

 

مامانم میگه قضاوت کردن در موردِ آدما بده

 

گمون کنم مامانتم درست درس نخونده

آقا، باید باهام بیاین

 

آقا، لطفاً از دستشویی بیاین بیرون

 

دستشویی داری؟

 

،پس باید یه دستشویی دیگه پیدا کنی
چون اینجا نوبت دارن

 

می‌تونی از اون یکی استفاده کنی. برو

 

خیلی طول می‌کِشه تا نوبتت بشه

 

عزیزم، روبراهی؟

 

خیلی‌خب، ببخشید
برو کارتو بکن

خواهش می‌کنم، برو

برو، برو از اون یکی استفاده کن

 

خیلی‌خب، اون رفت
آروم باش، آروم

 

خانم؟ حال‌تون خوبه؟

خانوم؟ چیکار کنم؟

 

!یه مورد اورژانسی تو واگن یازده داریم

!رئیس

 

الو؟

بله، آقای کیم؟

قصیه از چیزی که پیش‌بینی کرده بودیم، جدی‌ترـه

این یه حادثه‌ی یه شب‌ـه نیست

،نمی‌دونم چه اتفاقی داره میوفته
اما این یه شورش ساده نیست

"مستقر شدنِ ارتش برای کنترل شورش"
میگن سرتاسر کشور اینطوریه -

نفس می‌کِشه؟ -
الو؟ -

،هرکاری که از دستم بر میاد دارم می‌کنم
!اما فایده‌ای نداره

قربان، چیکار باید بکنیم؟

بهت زنگ می‌زنم

 

"خشونت بیش از حد نسبت به شورش کُنندگان"

نه، اونا زخمی شدن

وحشتناکه

این روزا مردم سریع دست به شورش می‌زنن

،اگه این اتفاق قبلاً میوفتاد
تو نطفه خفه‌شون می‌کردن

این حرفو نزن

 

خدای من

 

...خداجون، اونا رو نگاه کن

 

خانم؟

 

چیکار کنم؟

 

رئیس؟ رئیس، کجایین؟

 

...باورم نمیشه

 

رئیس؟

 

مین-جین؟

مین-جین؟

 

این چیه؟

 

چه اتفاقی داره میوفته؟

 

این چه کوفتیه؟

 

!کمکش کنین

 

ببخشید

ببخشید

ببخشید

 

!همه فرار کنین، فرار کنین
!زودباشین

!پاشو

 

!رئیس! اینجا مشکل داریم

!رئیس! به کمک نیاز داریم، خواهش می‌کنم

 

!فرار کنین
!فرار کنین

 

!خدای من -
اینجا چه خبره؟ -

 

!برین کنار! فرار کنین

 

!فرار کنین! برین تو کوپه

!یالا! زودباش

 

!بابایی

 

عزیزم؟

 

!هی، سونگ_هو! چقد سر و صدا می‌کنی

...ببخشید، اما می‌دونی

!ولم کن

 

!احمق! برو کمکش کن

 

!هی

چت شده؟

 

دیوونه شدی؟

 

عزیزم؟

 

!هی، سونگ-کیونگ

 

می‌تونی بدویی، مگه نه؟

 

"افزایش تلفات به دلیل خشونت زیاد"

!فرار کنین

!برو کنار

 

!در! در رو ببند

 

!در رو ببند

 

!زودباش

 

!ببندش

 

!همین الان ببندش

 

!بجنب

!فقط ببندش

 

!من می‌شناسمش

 

قفلش کجاست؟

 

هی، چطور قفل میشه؟

 

هی، شنیدی چی گفتم؟

 

ولش کن

 

چی؟

 

به‌نظرم نمی‌دونن چطور بازش کنن

 

فقط وقتی حمله می‌کنن که ما رو ببینن

 

این دیگه چه کوفــ... ؟

اونا دیگه چین؟

 

سو-آن، خوبی؟

 

هی، تو؟

 

چیه؟

 

فکر نمی‌کنی یه عذرخواهی بهم بدهکاری؟

یعنی چی؟

 

اینو نیگاه

 

!درو روی ما بستی، عوضی

!تو تنها کسی نیستی که تو خطرـه

 

چه هوای کارو داره

 

بیا اینجا

می‌خوام بدم یه لقمه‌ی چپت کنن

!بس کن

همه ترسیده بودیم

 

!توجه کنین

...نسبت به وضعیت فعلی

.تو ایستگاه چئونان توقف نمی‌کنیم

 

،واسه امنیت خودتون
خواهشاً سر جاتون بشینین

 

ببخشید

 

هی؟ کسی اونجاست؟

 

بله، بگو

تو این وضعیت فکری به ذهنت می‌رسه؟

چرا تو ایستگاه چئونان متوقف نمی‌کنین؟

ما خبر داریم، قربان

اما این یه دستور از مرکز کنترل‌ـه

لطفاً برین سرِ جاتون

!مزخرف نگو

!مردم دارن هار میشن و به همدیگه حمله می‌کنن

 

تو چئونان توقف می‌کنی، فهمیدی؟

 

یه لحظه صبر کن

 

خیلی متأسفم اما میشه همسرم جای شما بشینه؟

اون حامله‌ست

البته که میشه

بشین

ممنون

"مادر"

 

بله مامان؟

تو راهِ بوسان هستین؟

 

آره، تو راهیم

 

کجایی؟ چرا اونقدر شلوغه؟

به‌نظرت چه اتفاقی می‌خواد بیوفته؟

همه افتادن به جونِ هم

تو و سو-آن خوبین؟

 

چرا نفس نفس می‌زنی؟ صدمه دیدی؟

 

!سوک-وو، پسرم

 

خواهشاً مراقب سو-آن باش

مامان، حالت خوبه؟

 

...عزیزم، سو-آن

 

،خیلی دوستش دارم
.اما اون بهونه‌ی مادرش رو می‌گیره

 

!اون زنیکه

 

مامان؟

 

بابایی

 

!بابایی

 

مامان‌بزرگ خوبه؟

 

این دیگه چه کوفتیه؟

 

سو-آن، بشین

 

...شهروندان عزیز

 

در حال حاضر شورش‌های
،خشونت آمیزی در کلِ شهرها تجربه می‌کنیم

.در نتیجه بسیاری از شهروندان و پلیس‌ها زخمی شدن

 

این شورش‌ها باعث شدن خیلی
...از راه‌های ارتباطی بسته بشن

،شورش کنندگان به زور سعی به نابودی و

.به دست گرفتن اموال دولتی رو دارن

 

،در نتیجه
...حالت اضطراری اعلام می‌کنیم

 

.تا این وضعیت رو کنترل کنیم

 

...از اقدمات سریع دولت سپاسگذاریم

 

.شیوع این بیماری تحت کنترل می‌باشد

 

...شهروندان عزیز

 

لطفاً دست از به دامن زدن به شایعاتِ
...بی‌اساس پرهیز کنین

 

.و در منازل امن خود بمانید
"کلمه‌ی در حال جستجو: زامبی"

 

...به منظور غلبه به چنین شرایطی

.باید آرامش خودمون رو حفظ و به دولت اعماد کنیم

 

ما بر این باور هستیم که امنیت شما در خطر نمی‌باشد

 

"تحلیلگر کیم"

 

گوشی مامان خاموشه

 

!افرادی که جلو هستین، زودباشین

سو-آن، بیا بشین

 

نگران‌نباش. خودم بهش زنگ می‌زنم

 

جونگ-گیل، بیا بشین

تو پیرتری. خودت بشین

من خوبم، بشین

عزیزم، بیا بریم اونور

خیلی‌خب

 

مامان‌بزرگ، می‌تونین جای من بشینین

من راحتم، برو بشین

نه، می‌تونین بیاین بشینین

 

دخترِ گل

 

از اینا دوست داری؟

 

ممنون

چه دختر خوشگلی

 

ما جا گیر آوردیم

بیا برو، یالا

 

...اون کیفم

 

سو-آن، نباید اینکارو می‌کردی

 

چه کاری؟

اینکه اینقدر خوب باشی

تو چنین مواقعی، حواست به خودت باشه، فهمیدی؟

 

جوابمو بده

 

مامان‌بزرگ همیشه زانوهاش درد می‌کرد

 

...سو-آن

 

میشه توجه کنین؟

 

این قطار تو ایستگاه دائجون متوقف میشه

 

نیروهای مسقر شده تو ایستگاه قطارمون رو امن می‌کنن

وقتی که به ایستگاه رسیدیم، خواهشاً از قطار پیاده شین

...تکرار می‌کنم

 

.ایستگاه دائجون، آخرین ایستگاه‌مون هستش

به چه شهرهایی میشه رفت؟

یوسو، اولیجین، بوسان. دائجون چی؟

 

ببخشید، باید برم دستشویی

دائجون چی؟

چرا نمیشه؟

 

سو-آن، یه‌لحظه اینجا صبرکن

 

هی، بچه‌جون

 

بله؟

اون کیه؟ بابات‌ـه؟

 

آره

بابای واقعی؟ -
آره -

 

می‌خواستم مطمئن بشم

 

چیکارست؟

مدیر مالیِ یه شرکت‌ـه

مدیر مالی؟ -
آره -

 

اون خون‌آشام‌ـه، یه خون‌آشام

 

خونِ مردم رو عین زالو میمَکه

جلوی دخترش اینطوری حرف نزن

طوری نیست

 

همه چنین فکری می‌کنن

 

یکمی می‌خوای؟

 

این خوراکیِ خوابالوی http://mf-film.net/

 

این خوابالوی

بهش سلام کن

 

اسم بچه خوابالوی؟

 

نه، اسم جنین اینه

یه‌جورایی اسم مستعار‌ـه

چون پدرش خیلی تنبل‌ـه هنوز اسمی پیدا نکرده

 

به شکمش دست بزن

 

درست اینجا

 

دست بزن

 

حسش کردی؟

 

من کاشتمش

 

احمقی احمق

اما حقیقت‌ـه دیگه، مگه نه؟

 

"تحلیلگر کیم"

 

...آقای سو، بد موقع بهم زنگ زدی

وایسا، وایسا

فقط می‌خوام یه‌چی ازت بپرسم

چیه؟

 

من سوارِ قطارـه سریع‌السیر به سمتِ دائجون هستم

سریع‌السیر؟

تا چند دقیقه دیگه می‌رسین؟

آره، تقریباً دیگه رسیدیم

 

حقیقت داره که ارتش تو دائجون مستقرـه؟

 

آره، حقیقت داره

 

پس اینطوره؟ پس باید امن باشه

 

...خب... اونجا

 

کاپیتان مین، اونجا امن‌ـه، مگه نه؟

 

به محض اینکه برسین، قرطینه‌تون می‌کنن

چی؟

 

من با دخترم هستم

 

میشه به منو دخترم کمک کنی؟

 

...اما اینکار

،این لطف رو در حقم بکن
.بعداً جبران می‌کنم

 

،به سمتِ منطقه‌ی اصلی نرو
برو به سمتِ شرق، باشه؟

به افرادم میگم که بیان اونجا

 

خیلی‌خب، ازت خیلی ممنونم

 

همه مُردن

 

چه خبر شده؟

 

خیلی سوت و کورـه

اینجا دائجون هستش؟

 

اینجا که هیچکس نیست

 

چرا هیچکس نیست؟

 

برین کنار

 

اونجا چه خبره؟

 

این همون وضعیت اسف‌باری‌ـه که بهت گفتم

!رئیس

شما رئیس هستین؟ -
بله -

 

تو کوپه‌ی موتور چند نفر جا میشن؟

باید جداش کنیم و به بوسان بریم

جدا کنیم؟ -
!آره -

!نمی‌تونیم -
چرا؟ -

کارِ اینجا هنوز تموم نشده

 

پس ارتش کجاست؟

 

...ارتش

.فقط یه گزارش به دستم رسید

کارت ویزیتم کجاست؟

 

ببین

من رئیس اتوبوس‌رانی هستم

تموم مسیرهای دائجون بسته‌ست

تموم اتوبوس‌ها تغییر مسیر دادن

اما واسه چی؟

شهر رو قرطینه کردن

احتمالاً نمیذارن وارد بشیم

اما بوسان هنوز راهش بازـه

!باید مستقیم به بوسان بریم، زودباشین

...وایسا، اگه حرفی که می‌زنی درست باشه

.باید بقیه رو هم ببریم

کی رو ببریم؟ -
اول بیاین ایستگاه رو بررسی کنیم -

 

!هی

 

!لعنتی

 

"منطقه‌ی ممنوعه"

 

بهشون توجه نکن و بیا

 

بزن بریم، سو-آن

کجا داریم میریم؟

 

از این طرف میریم http://mf-film.net/

فقط ما؟

آره، بیا بریم

 

این چیه؟

 

منم از این طرف میرم

 

مسیر اصلی از اون طرف‌ـه. دنبال بقیه برو

من می‌خوام با شما بیام

 

داشتی صحبت می‌کردی، شنیدم

 

در مورد اینکه تو و دخترت رو بکشن بیرون

 

می‌دونم بقیه قرنطینه میشن

 

درست نیست، سو-آن

!میرم به همه میگم

سو-آن، نباید بری بگی

!البته که باید بگم

!فراموش‌شون کن
ما راه خودمون رو میریم

 

بابایی، تو فقط به فکر خودتی

 

واسه همین مامان گذاشت رفت

 

...سو-آن

 

!هی

!اینجا! ما اینجاییم

!اینجا

 

سو-آن، همونجا بمون

 

!گندش بزنن

 

!وایسا

 

!برگردین! برگردین! برین

 

کاپیتان وین؟

!آقای، سو

من تو دائجون هستم

همه‌چی اونجا روبراهه؟
!نمی‌تونم با افرادم تماس بگیرم

چی؟

الو؟

...کمکم کنین

 

!سو-آن

 

!زودباشین! زودباشین

 

!برین داخل! سریعتر

!یالا! بجنب

 

!یالا! بجنب

 

!نگهش‌دار

 

!بدو! یالا

 

!هی، عوضی! زودباش

 

!سریع‌تر

 

!نگهش دارین

 

!این طرف! بجنبین

!از این طرف! یالا

 

!اینجا! اینجا

 

!از این طرف

 

!یالا

!زودباشین

چرا هنوز نرفتین؟

!هنوز آدمای زیادتری هستن

!سریع‌تر

 

!از این طرف بیاین

 

!زودباشین

!سریع‌تر! اینجا

 

!مامان‌بزرگ

 

!لطفاً پاشو

 

!خواهر

 

!نه، وایسا

 

!اما خواهرم

 

!وایسین

 

!من

 

!بذارین منم بیام

 

!خواهش می‌کنم

 

چقدر باید منتظر بمونیم؟

!باید همین الان بریم

!نمی‌تونیم! دوستام هنوز نرسیدن

 

!اینایی که سوار شدن باید جون سالم بدر ببرن

 

مگه نه؟

 

رئیس

 

...خواهش می‌کنم

خواهش می‌کنم حرکت کن

 

!بدو! بیا بریم

 

!ببینین، قطار

!سریع‌تر بدو

 

!عین چوبِ خشک واینستا، احمق

 

مراقب‌باش

 

مرکز کنترل، 101 نمی‌تونه واسه
شیوع بیماری تو دائجون توقف کنه

به ایستگاه فعال پیشنهاد بدین، تمام

،101با توجه به وضعیت ناپابرجا
پبشنهاد دادن سخته

،مرکز کنترل، 101 صحبت می‌کنه
بوسان باز هستش؟ تمام

 

101مسیرت به سمتِ بوسان رو باز می‌کنیم

مرکز کنترل، تمام

 

زمانی که به بوسان اطلاع دادین، خبر بدین

 

101تمام

 

همه توجه کنن

،برای امنیت کسایی که سوار شدن
این قطار به سمتِ بوسان میره

هیچ توقف دیگه‌ای انجام نمیدیم

 

رئیس، صدام رو می‌شونی؟

 

بفرما

 

تونستی با بوسان ارتباط برقرا کنی؟

نه، مخابره کردن به مشکل بر خورده

 

!مهم نیست چه اتفاقی میوفته، با تموم سرعت برو

در غیر اینطورت موفق نیمشیم واردِ بوسان بشیم، فهمیدی؟

 

یونگ-گوک، کجایی؟

 

!گمون کردم مُردی

!متأسفم

 

!کس دیگه‌ای زنده نموند

 

متأسفم

 

عزیزم؟ -
!آقا -

 

چرا تو داری جواب میدی؟ کجایین؟

!تو دستشویی قطاریم

دستشویی؟ کدوم واگن؟

...خب

!واگن سیزده! تن لشت رو بیار اینجا

!عزیزم

 

دخترم کجاست؟

حالش خوبه؟

 

تو دستشویی واگن سیزده هستن

 

می‌خوای از وسط‌شون بری؟

 

...اصلاً گیریم که رد شدی و نجات‌شون دادی

چطور می‌خوای برگردی؟

 

...واگن پونزده

 

.مردم اونجا جمع شدن

 

...واگن نه

 

.فقط چهارتا واگن اون طرف‌ترـه

 

من جلو میرم

 

تو پشت

 

و توئم وسط باش

 

جلوی هرکی داره از پشت حمله می‌کنه رو بگیر

 

شنیدم که مدیر مالی هستی

 

...یعنی تو این خِبره‌ای که

 

.به افراد از پشت خنجر بزنی

 

صبر می‌کنی تا از تونل بعدی خارج بشیم

 

بریم

 

!اینجا! یالا! زودباشین

 

!بیاین بریم

 

حرکت کن

 

حرکت کن، بکش کنار

 

وقتی وارد تونل شدیم وایستادن، مگه نه؟

 

احتمالاً واسه تاریکی‌ـه

آره، منم همین فکر رو می‌کنم

 

بیشتر از اینان

 

حالا باید چیکار کنیم؟

 

راه دیگه‌ای نیست

 

بریم

 

هی، می‌تونم گوشیت رو قرض بگیرم؟

 

از جلو صورتم دورش کن

 

هی، عوضی

 

حس خوبی‌ـه که داری به لطفِ من
دخترت رومی‌بینی، مگه نه؟

خوشحالی یا نه؟

 

چرا اینقدر زنگِ تلفنت چرت‌‌ـه؟

 

مگه چش‌ـه؟

 

چطور عوضش کنم؟

 

من خنده‌دارم؟ موش کوچولی

 

قدت چنده؟

یک و هشتاد

 

...ده کیلومتر با سیصد کیلومتر بر ساعت

چی؟

 

دو دقیقه. تونل بعدی دو دقیقه بهمون زمان میده

از پسش بر میایم؟ -
...مجبوریم. باید بر بیایم

 

،اگه از دستش بدیم
تا تونل بعدی سه کیلومتر فاصله‌ست

 

شرط می‌بندم با دخترت هیچوقت بازی نکردی

 

...وقتی بزرگ‌تر بشه

 

.متوجه میشه چقدر سخت کار می‌کردی

 

پدرا همیشه زخم زبون می‌شنون بدون اینکه ازشون تشکر بشه

 

اما همه‌ش از خود گذشتگی‌ـه، مگه نه؟

 

چرا اینطوری نگاه می‌کنی؟
حرف دلت بود، مگه نه؟

 

اونایی که نجات پیدا کردن دارن به اونجا میان

 

!دوستمم داره میاد

 

چی گفتی؟

دوستم از یه واگن دیگه داره میاد

 

کی داره میاد؟ -
!دوستم -

تو واگن نُه بوده و چند نفرو نجات داده

نجات داده؟

 

از اونجا تا اینجا؟

 

داری میگی از دستِ اونا جون سالم بدر بُرده؟

 

بدونِ هیچ زخمی؟

 

مطمئنی آلوده نشدن؟

 

لعنتی مطمئنی آلوده نشدن؟

 

یعنی چی؟

ببین، به اونا یه نگاهی بنداز

 

...تو چنین لحظه‌ای

.هیچکس نمی‌دونه چه بلایی سر خونواده‌ش اومده

 

!حتی نمی‌دونیم دوستای لعنتیت آلوده شدن یا نه

اونوقت می‌خوای اجازه بدیم وارد بشن؟

 

من که باورم نمیشه

 

...آقا

 

.خواهش می‌کنم یه‌چی بگین

 

اونا به زودی می‌رسن

 

!آقا

 

...آقا

 

بیا اینجا

 

!یک

 

!دو

 

!بدو

 

!جین-هی! جین-هی

 

!زودباش در لعنتی رو باز کن

 

!باز کنین

 

!هی! این درو باز کن

 

!جین-هی

!درو باز باز کن

 

!باز کن -
!جین-هی! جین-هی -

 

!همین الان بازش کن

 

!تکون نمی‌خوره

!نمی‌تونم بازش کنم

!بشکنش

 

!برین عقب

 

!زودباش

 

!لعنتی

 

!احمق‌ها http://mf-film.net

 

!یالا

 

!این-گیل

 

!بونگ-گوک

 

!برین عقب

!یونگ-گوک

 

!نزدیک نشو

 

برو عقب، عزیزم. خواهش می‌کنم، برو

 

!رفیق، هی

 

برش دار و برو

 

زودباش برو

 

!گفتم برو، عوضی

 

دارم خسته میشم
فقط زودباش برو

 

خواهش می‌کنم، مراقبش باش. باشه؟

 

!من جلوشون رو می‌گیرم، فقط برو

 

متأسفم

 

!باید همین الان بریم

 

!یون سو-یون

 

این اسم بچه‌مونه

 

فهمیدی؟

 

چرا اینکارو کردی؟

 

!حرومزاده

 

!می‌تونستیم جون‌شون رو نجات بدیم

 

چرا؟

 

اون آلوده شده بود

 

!اون یکی از اوناست

 

!این یارو آلوده شده

 

!چشماش! چشماش رو نگاه کنین

!داره تبدیل به یکی از اونا میشه

همه‌تون می‌خواین بمیرین؟

!باید بندازیم‌شون بیرون

 

...شماهایی که تازه رسیدین

 

.فکر نکنم بتونین باهامون بمونین

 

خواهش می‌کنم برین تو راهرو

 

!زودباشین

 

!برین بیرون

 

!همین الان برین

 

!زودباشین

 

!حرکت کنین

 

!برین

 

!تنهامون بذارین

!گورتون رو گم کنین

 

!همین الان برین

 

!زودباشین

 

جین-هی، اینجا بمونی واست امن‌ترـه

نه، نمی‌خوام بمونم

 

باهات میام

...اما

 

!گورتون رو گم کنین

 

منتظر چی هستی؟

 

خیلی‌خب، بریم

 

!برین! همه‌تون! یالا

 

!برین بیرون

!از اینجا برین

 

بریم

 

!محکم‌تر گره بزن

 

!بیشتر گره بزن! از کراوات استفاده کن

 

!خفه‌شو! دارم روش کار می‌کنم

 

هیمشه از اینکارا کردی

 

همیشه‌ی خدا

 

همیشه به‌جای خودت به اینو اون کمک کردی

 

چرا اینطوری زندگی کردی؟

 

چه فایده‌ای داشت؟

 

...خیلی احمقی

 

!خفه‌شو! حرف نزن

 

!بشین سر جات

 

یه مشت عوضی

 

تمومش کنین و اون طرف هم ببندین

 

واسه همه‌چی ممنون

 

...اون زن

!جلوش رو بگیرین

 

!مرکز کنترل، 101 به مقصدِ بوسان صحبت می‌کنه

وضعیت فعلی بوسان رو خواستارم. تمام

 

مرکز کنترل؟

 

!مرکز کنترل

 

امروز تولدت‌ـه

 

نگران نباش

 

،مهم نیست چه اتفاقی میوفته
من تو رو می‌برم پیش مامانت

 

بابایی، تو نترسیدی؟

 

معلومه که ترسیدم

 

منم ترسیدم

 

خیلی ترسیده بودم

 

گمون کردم دیگه تو رو نمی‌بینم

 

اون آهنگ رو فقط واسه تو تمرین کرده بودم

 

واسه همین نتونستم تا آخر بخونم

 

چون ندیدمت

 

پس گوش می‌کنی تا آخرش بخونم؟

 

"زن سابق"

 

مشترک مورد نظر در دسترس نمی‌باشد

 

"تحلیلگر کیم"

 

بله، آقای کیم

 

به بوسان رسیدی؟

نه هنوز

کجایی؟ اوضاع چطوره؟

 

بوسان تو دفاع اولیه موفق شد

 

چی؟ مطئمنی؟

از کجا این اخبار رو شنیدی؟

 

...قربان

 

تموم اینا با پروژه‌ی زیست‌فناوریِ "وای‌تی" شروع شد

 

پروژه‌ی ما بوده. ما بودجه‌ش رو تأمین کردیم
!ما باعث شروع این اتفاقات شدیم

 

...قربان

 

.خواهش می‌کنم بهم بگین، ما مقصر نیستیم

 

ما فقط کارمون رو انجام دادیم، مگه نه؟

 

من مقصرم؟

 

...این

 

این تقصیر تو نیست

 

ممنون

 

...آقای کیم

 

.خواهشاً توجه کنین

...با توجه به مانعی که تو راهمون هست

.باید تو ایستگاه دائجو شرقی توقف کنیم

،همچنین باید منتظر تیم نجات هم باشیم

.وگرنه باید با یه قطار دیگه به سمتِ بوسان بریم

 

...همینکه اطلاعیه رو تموم کردم

یه قطارِ سالم پیدا می‌کنم و
.تو سمتِ چپ‌تون توقف می‌کنم

چه اتفاقی داره میوفته؟

تکرار می‌کنم، سمتِ چپ‌تون

...هرکس زنده مونده

 

.خواهش می‌کنم به قطار بغل بره

 

هرچقدر می‌تونین سریع‌تر برین

 

راهی واسه نجات هست؟

 

شنیدم بوسان امنه

 

باید همین الان بریم

 

راهرو امنه؟

 

آره

 

تو جلو برو

 

باید یه راهی واسه رفتن به اون طرف پیدا کنم

 

این دیگه چه کوفــ... ؟

 

!اینجا

 

نه

...نه

 

حالا چیکار کنیم؟

 

!باید بریم. یالا

 

!جین-هی، زودباش

 

!برو عقب

 

!جین-هی

 

!جین-هی

 

...جین-هی

 

...این نمی‌تونه

 

متأسفم

 

!بابایی! بابایی

!بابایی! چشمات رو باز کن

 

!بابایی

 

!بابایی! بابایی

 

!بابایی

 

چه خبره؟

 

!زودباش! سریع‌تر

 

!سریع‌تر

 

!گندش بزنن

 

!کمک

 

!سو-آن، بیا

 

!سو-آن! سو-آن

 

!آقا

 

!سو-آن

!سو-آن، بیا اینجا

 

...آقا

!برو! زودباش

 

!یالا

!زودباش

 

!بریم

 

!عجله‌کن! عجله

 

!بابایی

 

...آقا

 

خواهش می‌کنم منو به بوسان ببرین

 

خواهش می‌کنم کمکم کنین

...خواهش می‌کنم... تو رو خدا

 

مامانم منتظرم‌ـه

 

خواهش می‌کنم منو به خونه ببرین

آدرسمو بهتون میگم
خواهش می‌کنم منو به خونه ببرین

 

نجاتم بدیم، التماس‌تون می‌کنم

 

...تو

 

تو آلوده شدی

 

نه

 

نه

 

نه

 

...نه... نه... نه

...نه

 

!بابایی

 

!بابایی

 

!بابایی

 

!بابایی

 

سو-آن، بیا اینجا

 

بشین

 

گوش کن

 

اینجا گاز و ترمزـه

...وقتی لازم شد که بمونی

ترمز رو بکش، فهمیدی؟

 

...سو-آن

 

به بابایی نگاه کن
به بابایی نگاه کن، سو-آن

 

...به من نگاه کن، به بابایی نگاه کن

 

...سو-آن

 

گوش کن

 

هر اتفاقی افتاد، باید پیشش بمونی، باشه؟

 

...بوسان هنوز امن‌ـه، واسه همین

!نرو

 

!نه، بابایی! نرو
!پیش‌مون بمون

 

خواهش می‌کنم تنهام نذار

 

نرو

 

پیش‌مون بمون

 

...نرو

 

بابایی، نرو

 

...نرو

 

...نرو

 

...نرو

 

خواهش می‌کنم، نرو

 

!نرو! نرو

 

!بابایی! بابایی

 

!نرو

!بابایی

!بابایی

!بابایی! نه! نرو

!بابایی! بابایی

 

یه‌چی می‌بینم

 

دوتا سوژه دارن به موقعیت‌مون نزدیک میشن

به‌نظر یه زن و بچه می‌رسن. تمام

 

می‌تونی سوژه‌ها رو بررسی کنی؟ تمام

 

اونجا خیلی تاریک‌ـه

 

نمی‌تونم به خوبی ببینم‌شون

 

نمی‌تونم سوژه‌ها رو به خوبی ببینم

 

نمیشه بررسی کرد

 

بُکشید‌شون. تمام

 

!دوتا بازمانده دارن نزدیک میشن

 

« Mr.RooH | مترجم : روح الله »

ارائه‌ای از تیم ترجمه ایران‌فیلم
IranFilm.Net